X

 

 
شرح وظایف وخدماتی که توسط واحد ارائه میشود
 اين دفترها به عنوان بازوي اجرايي مركز توسعه عمل نموده و در كنارمعاونت‌هاي آموزشي واحدها در جهت برنامه‌ ريزي و اجراي برنامه‌هاي آموزشيفعالیت می کند.
اهداف:
v       توسعه و گسترش فعاليت‌هاي محوري مركز توسعه آموزش
v       تقويت مشاركت‌هاي علمي اعضاء هيئت علمي در مسائل آموزشي
v       بهبود اجراي ارزشيابي آموزشي با استفاده از نظارت دفاتر توسعه
v       برگزاري دوره‌هاي آموزشي مطابق با نياز اعضاء هيئت علمي به منظور ارتقاء
 
سابقه تاسيس، تاريخچه،شرح وظايف وفعاليت هاي مركز 
 
 
مركز مطالعات و توسعه آموزش علوم پزشكي
  
 
اين مركز از سال 1370 فعاليت خود را به صورت رسمي آغاز نمود. ابتدا با برگزاري كارگاههاي مختلف آموزشي براي اساتيد درون دانشگاهي و سپس ديگر دانشگاه‌ها فعاليت‌هاي علمي خود را شروع نمود. در سال 1373 با پيشنهاد اين مركز و پذيرش وزارت متبوع، اولين همايش كشوري آموزش پزشكي به منظور آشنا ساختن مسئولين دانشگاه‌ها با علم آموزش پزشكي و جايگاه آن در فرآيند آموزش توسط اين مركز برگزار گرديد. انجام پژوهش در زمينه آموزش پزشكي، انتشار كتب علمي در اين زمينه، و ارائه خدمات مشاوره‌اي به ديگر دانشگاه‌ها از جمله فعاليت‌هاي اين مركز مي‌باشد.  براي افزايش آگاهي اساتيد در زمينه مسائل نوين آموزش پزشكي و انعكاس نظرات اساتيد و دستياران و تحليل مسائل و مشكلات موجود در زمينه فعاليت‌هاي آموزشي مجله آموزش پزشكي توسط اين مركز منتشر و در اختيار تمامي اساتيد و دستياران قرار مي‌گيرد. انجام فعاليت‌هاي مربوط  به برنامه‌هاي آموزش مداوم به صورت حضوري و غير حضوري با انتشار مجله پزشك پنج ستاره براي پزشكان عمومي و مجله تخصصي براي گروه‌هاي مختلف توسط اين مركز انجام ميشود. پذيرش دانشجويان دوره كارشناسي ارشد آموزش پزشكي و ارائه دروس آنان توسط اساتيد اين مركز انجام مي‌گيرد.
 دفتر مطالعات و توسعه آموزش پزشكي دانشگاه به عنوان بازوي اجرايي و مركز تفكر براي اخذ تصميمات در زمينه برنامه‌هاي آموزشي دانشگاه انجام وظيفه مي‌كند اين دفتر تواماً مركز آكادميك علمي(Academic) و خدمات (Service) ميباشد ودر جهت پشتيباني از تصميمات وبرنامه‌هاي آموزشي دانشگاه نقش بسيار مهمي را ايفا ميكند.
دانشگاه‌هاي علوم پزشكي غالباً با مشكلات عمده زير در تربيت نيروي انساني مواجه مي‌باشند.
1- كمبود مدرسين توانمند و واجد شرايط در همه مقاطع و رشته‌هاي تحصيلي.
2- كمبود امكانات آموزشي و كمك آموزشي در ارتباط با برنامه‌هاي مختلف آموزشي.
3- عدم برخورداري از برنامه‌هاي آموزشي و طرح‌ درس مدون در انطباق با نيازمندي‌هاي جامعه به گونه‌اي كه فارغ التحصيلان غالباً قادر به انجام وظايف حرفه‌اي، درمان وپيشگيري از بيماريهاي شايع جامعه خود نيستند.
4- عدم هماهنگي بين گيرندگان خدمات (جامعه) و ارائه دهندگان خدمات (فارغ التحصيلان) و مدرسين و مربيان دانشگاهها مراكز توسعه آموزش بايد بتوانند پل ارتباطي ميان مراكز تربيت نيروي انساني و ارائه خدمات درجامعه را بر قرار كنند و شكاف موجود بين اين دو را مرتفع سازند.
 و